حتما برای شما هم این اتفاق افتاده است که تصمیم گرفته اید به باشگاه بروید و یا شروع به یک برنامه ی منظم پیاده روی کنید ولی از زمان گرفتن تصمیمتان تا پیاده کردن آن ممکن است هفته ها و یا شاید ماه ها طول بکشد! چرا این اتفاق میافتد؟ به نظر شما چرا افراد در عملی کردن تصمیمات ساده و روزمره ی خودشان انقدر زود بی انگیزه میشوند وآن را به تعویق می اندازند واز پیاده کردن تصمیماتشان دوری میکنند؟ چرا بسیاری از افراد در حالی که میدانند باشگاه رفتن و انجام فعالیت های بدنی چقدر در سلامتی و تندرستی و تناسب اندام و شادابی آنها موثر است، با این حال از باشگاه رفتن و فعالیت های از این قبیل پا پس میکشند و آنها را تا جایی که ممکن است به تعویق میاندازند؟ دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد که در این مقاله به شرح 3 علت مهم آن میپردازیم و شما را آگاه خواهیم کرد که چگونه میتوانید با پیاده کردن چند تکنیک ساده و در عین حال کاربردی، فاصله ی بین تصمیم گرفتن و پیاده کردن آن تصمیم را تا جایی که ممکن است به حداقل برسانید؛ علاوه بر آن بتوانید با لذت به باشگاه بروید و به هدفتان پایبند باشید.
منفی نگری اولین مانع برای باشگاه رفتن!
اولین مانعی که باعث میشود افراد از باشگاه رفتن ویا پیاده روی کردن صرف نظر کنند، منفی نگری آنها نسبت به این موضوع است. صحت این مسئله را با یک یا چند سوال کوتاه از اطرافیان خود میتوانید متوجه شوید.
از آن ها بخواهید که باشگاه رفتن را فقط در سه کلمه توصیف کنند! شرط میبندم که نود ونه درصد آنها باشگاه رفتن وورزش کردن را با این کلمات و یا چیزی شبیه به این موارد توصیف خواهند کرد: باشگاه رفتن یعنی مشقت وسختی و عرق ریختن و درد عضلانی و نفس نفس زدن و... . جالب است بدانید که اساسا ما انسان ها بر منفی نگری تاکید بیشتری داریم تا مثبت اندیشی! ما انسان ها برای آن که از دامنه ی امن خود خارج نشویم و زندگی خطی و یکنواخت خود را ادامه دهیم، با کمک گرفتن از منفی نگری، از قدم گذاشتن در مسیرهای جدیدی چون باشگاه رفتن و انواع فعالیت های بدنی اجتناب میکنیم. مغز انسان حافظ بقاست و ترجیح میدهد که همان سبک زندگی قبلی خود را ادامه دهد و به نوعی از تغییر بیزار است. به عبارتی چون از قبل داده هایی به ذهن داده اید مبنی بر اینکه باشگاه رفتن و ورزش کردن همراه است با زحمت، خستگی، مشقت، درد عضلات و عرق ریختن و غیره بنابراین ذهن شما این گونه پردازش میکند که این دیدگاه "باشگاه رفتن و ورزش کردن = مشقت وسختی" مبتنی بر حقیقت است و چاره ای جز اجتناب و دوری از آن نیست. بنابرین این دیدگاه منفی، خود به تنهایی یک مانع بزرگ ذهنی است، برای عدم پایبندی شما به باشگاه رفتن و ورزش کردن.
هر آنچه در ذهنتان بکارید، همان را در دنیای بیرونتان برداشت خواهید کرد؛ و این قدرت ضمیر ناخودآگاه ما انسان هاست. چگونه؟ زمانی که بذر مشقت و سختی نسبت به باشگاه رفتن را در ذهن خود کاشتید، در دنیای واقعی خود شاهد اجتناب خود از باشگاه خواهید بود ویا اینکه آرام آرام از باشگاه رفتن دلسرد میشوید وآن را رها میکنید. علت این است که افراد با باورها وپیش فرض های منفی ذهنی شان شروع به ورزش کردن و یا باشگاه رفتن می کنند، غافل از آنکه این پیش فرض های ذهنی و نامرئی همچون سدی آهنین در مسیر تصمیماتشان قرار بگیرند و این میشود که اکثر افراد خودشان هم دقیقا علت اجتناب از ورزش کردن وباشگاه رفتن خود را نمیدانند ویا از خود ناراضی هستند وگله میکنند که چرا هر زمان تصمیم به باشگاه رفتن میگیرند بعد از مدتی اندک آن را رها میکنند!
اولین قدم برای پایبندی به باشگاه وانجام هر نوع فعالیت فیزیکی به صورت مستمر، چیزی نیست جز تغییر باور ودیدگاه شما نسبت به این موضوع!
بنابرین از این لحظه به بعد آگاهانه تصمیم بگیرید که دید خود را نسبت به باشگاه رفتن و ورزش کردن تغییر بدهید و به جای آن که بر روی سختی ها و درد عضلات و عرق ریختن و نفس نفس زدن ورزش و باشگاه تمرکز کنید، بر روی سلامتی، تندرستی، تناسب اندام، جذابیت، شارژ روحی و فکریی و طول عمر و.... متمرکز شوید. به مرور خواهید دید که به صورت خودبخودی چگونه پایبند به ورزش کردن و باشگاه رفتن خواهید بود و از اینکه با انگیزه تر ورزش میکنید تعجب خواهید کرد! همیشه به خاطر داشته باشید رمز ایجاد تغییر وپایبندی به عادات جدیدی چون ورزش و فعالیت های بدنی، درایجاد نگرش مثبت شما در آن موضوع است. بعد از تغییر نگرش شماست که حس خوب و سازنده در شما شکل میگیرد و انگیزه ی لازم در وجودتان برای انجام آن به وجود میآید. تا شما نتوانید حس خود را نسبت به یک فعالیت مثبت و سازنده کنید، چگونه میتوانید انگیزه ی لازم برای انجام آن فعالیت را در خود به وجود آورید؟ اگر دید و نگرش شما نسبت به باشگاه رفتن مثبت و سازنده شود آیا شما بعد از آن آسان تر و با اشتیاق بیشتر پایبند به انجام آن نخواهید بود؟ مثبت اندیشی در همه ی زمینه ها معجـزه میکند! با مثبت اندیشی بر جوانب مثبت ورزش کردن بیشتر تکیه کنید و برعکس جوانب سخت آن را آگاهانه تصمیم بگیرید که در ذهنتان کم رنگ جلوه دهید تا بتوانید راحت تر با موضوع ورزش کردن کنار بیایید و با لذت آن را انجام دهید.
از کاه کوه ساختن، دومین مانع برای باشگاه رفتن!
بسیاری از افراد عادت کرده اند که از هر مسئله ای برای خود یک فاجعه ی بزرگ بسازند. این در حالی است که ممکن است آن موضوع آن چنان هم بزرگ و غول آسا نباشد. برخی باشگاه رفتن را در ذهنشان تبدیل به یک عملیات انتحاری میکنند و گویی در تاریکی نقشه ای روی میز پهن کرده اند و زیر یک نور در حال طراحی نقشه ی چگونگی باشگاه رفتن هستند!
نقشه ی اول: باید سر صبح از خواب بیدار شوم.
نقشه ی دوم: سریع صبحانه بخورم ولباس بپوشم.
نقشه ی سوم: کلی راه برم تا به باشگاه برسم.
نقشه ی چهارم: ممکن است با ماشین بروم وباید دنبال جای پارک بگردم.
نقشه ی پنجم: بعد سریع کفش هایم را در بیاورم وکفش های مخصوص باشگاه به پا کنم.
نقشه ی ششم: به رخت کن برم و لباس هاین را عوض کنم.
نقشه ی هفتم: ابزار لازم برای ورزش کردن را بردارم و تازه ورزش کردن را شروع کنم!
این افراد آنچنان موضوع باشگاه و ورزش را برای خود پیچیده میکنند و در ذهنشان از آن یک پروژه ی طولانی و دردسر ساز ساخته اند که به مرور خودشان را از باشگاه رفتن و ورزش کردن منصرف میکنند و از آن دلسرد میشوند. سوال اینجاست که آیا این افراد زمانی که تصمیم میگیرند به رستوران و یا تفریح بروند نیز چنین نقشه های عملیات گونه و پیچیده برای خود میکشند؟ یا سریع دست به کار میشوند و با مشورت اعضای خانواده تصمیم میگیرند که بیرون بزنند و به تفریح و رستوران بروند؟! اگر بتوانیم پروسه ی باشگاه رفتن و ورزش کردن را دقیقا مانند پروسه ی تفریح و رستوران رفتن در ذهن خود جا بیاندازیم، آنگاه خواهیم دید که تصمیم ما برای ورزش کردن و باشگاه رفتن همانا و با علاقه و اشتیاق به باشگاه رفتن همانا! از این به بعد صبح که از خواب بیدار شدید به جای آنکه در ذهنتان شروع به نقشه کشیدن کنید که چگونه آماده شوید و چگونه خود رابه باشگاه برسانید و چگونه برای شروع ورزش آماده شوید و.... بدون هیچ چگونگی و چرا و اگر و از این قبیل سوالات، تصمیم بگیرید سریع و بدون کش دادن مسئله و بزرگ جلوه دادن آن، به باشگاه بروید و ورزش کنید و لذت ببرید. فراموش نکنید این ما هستیم که تصمیم میگیریم چگونه تصویر باشگاه رفتن و ورزش کردن را در ذهن خود مجسم کنیم. آیا تصویری که از ورزش وباشگاه در ذهن ما است تصویری پیچیده و غیر قابل اجراست یا آنکه تصویری آسان و لذت بخش است؟
ما انتخاب میکنیم که چگونه با این موضوع کنار بیاییم. هیچ چیز جز انتخاب های ما نمیتواند در عملی کردن تصمیماتمان تاثیر گذار باشد. اگر انتخاب شما به حقیقت این باشد که هر طور شده من باید به باشگاه بروم و ورزش کنم و هر گونه مانع بیرونی در انجام تصمیم شما بی تاثیر باشد؛ شک نداشته باشد که انتخاب شما به حقیقت میپیوندد وشما در انجام آن قطعا موفق خواهید بود؛واگر هم انتخاب شما این باشد که باشگاه رفتن وورزش کردن نیاز به آمادگی وشرایط خاصی دارد و در حال حاضر نیز شما آن شرایط را ندارید و برای آن آمادگی لازم را ندارید، بی شک نتیجه این خواهد بود که یا از باشگاه رفتن و ورزش کردن اجتناب خواهید کرد و یا اگر هم به سمت آنها بروید دیر یا زو آن را نصفه و نیمه رها خواهید کرد. اگر تصمیم به باشگاه رفتن و یا پیاده روی دارید به شما پیشنهاد میکنم در عین اینکه تلاش میکنید که به باشگاه بروید و بر تصمیم خود مصصم هستید دائما این عبارت را در طول روز تکرار کنید: باشگاه رفتن و پیاده روی آسانترین و لذت بخش ترین کار دنیاست!
ممکن است در ابتدا کمی خنده دار، تصنعی ودور از واقعیت به نظر برسد، اما خبر خوب این است که با تکرار این عبارت آرام آرام متوجه خواهید شد چقدر راحت تر این عبارت را بیان خواهید کرد و خواهید دید که به جان شما مینشیند. به عبارتی ذهن شما با تکرارعبارت، آن را به مرور باور خواهد کرد وفقط کافیست که ذهنتان به باور باشگاه رفتن وپیاده روی آسانترین ولذت بخش ترین کار دنیاست برسدآنگاه از تغییرات مثبتی که در وجودتان شکل میگیرد و انگیزه ای که در شما زنده میشود شگفت زده خواهید شد و با لذتی تمام، عادت مثبت ورزش کردن و باشگاه رفتن را جزئی از برنامه ی زندگی خود خواهید کرد.
دنبال فرصت و معجزه گشتن، سومین مانع برای باشگاه رفتن است!
برخی از افراد دائما منتظر هستند تا یک اتفاق و یا یک معجزه رخ بدهد تا شور و انگیزه ی باشگاه رفتن و ورزش کردن در آن ها جرقه بزند. به عبارتی ساده تر، نشسته اند به امید آنکه دیگران آنها را هل بدهند و مشوقشان باشند. پای صحبت این افراد که بنشینید بهانه می آورند که برای رفتن به باشگاه مشوق ندارند و بنابرین انگیزه ی لازم برای ورزش کردن را در خودشان نمیبینند. میخواهم به شما بگویم که هیچگاه منتظر یک عامل بیرونی نباشید که در شما انگیزه ایجاد کند و شرایط را برای شما مهیا کند تا شما بتوانید با انگیزه ورزش کنید و به باشگاه بروید. هیچ چیز و هیچ کس در ایجاد انگیزه ی شما قدرتمندتر از خود شما نخواهد بود. خود شما معجزه خواهید کرد.کافیست که حقیقتا به این باور برسید که خودتان کافی هستید!
و این باور از عزت نفس شما سرچشمه میگیرد. زمانی که شما به این باور برسید که من، خودم به تنهایی توانایی این را خواهم داشت که به اهدافم برسم و می توانم تصمیماتی را که به من مربوط میشود به نحو احسن پیاده کنم، معجزه رخ خواهد داد! زمانی که از درون به خودتان دلگرم باشید ودست بر شانه ی تان بگذارید وبه خود بگویید:من ایمان دارم که تو میتوانی واز پسش بر می آیی؛ و بعد از آن هم دست نوازشی بر جانتان بکشید وبگویید:مثل همیشه به تو افتخار خواهم کرد! کار تمام است..
آیا باز هم منتظر خواهیید ماند تا کسی از بیرون شما را تشویق به ورزش کردن و باشگاه رفتن کند؟ آیا دیگر دلیلی باقی می ماند که به انتظار بنشینید تا یک رخداد بیرونی شما را متحول کند و انگیزه ی لازم را در وجود شما زنده کند؟ نقطه ی آغاز هر تحول و تغییری از درون شما سرچشمه میگیرد و به دنیای بیرونتان سرازیر میشود. تصمیم بگیرید خودتان به باور کافی بودن و لایق بودن برسید و خودتان هم مشوق خودتان باشید و انگیزه ی لازم را در درونتان بیابید، آنگاه خواهید دید که چگونه خواسته یا ناخواسته مشتاق ورزش کردن وباشگاه رفتن خواهید بود.